اینبار صهیونیسم جهانی با همه قدرت مالی و رسانهای و نظامی به میدان آمده است تا به هر طریق ممکن از تغییر صحنه معادلات میدانی به نفع فلسطین جلوگیری کرده و مانع از ظهور افق جدید تحولات در گستره جغرافیای منطقه و جهان اسلام بر مبنای پیروزی مقاومت شود زیرا به خوبی میداند طوفان الاقصی نقطه عطف شروع روند فروپاشی کامل و درونی رژیم خواهد بود.
در حال حاضر با توجه به ضعف جدی ارتش صهیونیستی و نگرانی سران رژیم از ورود سریع به غزه که مطمئناً گروههای مقاومت برای این مرحله نیز آمادگی دارند و سناریوهای مختلفی برای زمینگیر کردن نظامیان صهیونیست در جنگ شهری تدارک دیدهاند، به نظر میرسد تمرکز رژیم صهیونیستی بر تداوم بمباران گسترده شهر است تا فلسطینیان به طور دسته جمعی خود به سمت مرز مصر کوچ کرده و سرنوشتی مشابه آنچه در سال 1948 در یوم النکبه بر سر ملت فلسطین آوردند را تکرار کنند. یوم النکبه هنگامی رخ داد که حدود ۷۲۵ هزار عرب فلسطینی در طول جنگ ۱۹۴۸ اعراب و رژیم صهیونیستی و جنگ داخلی پیش از آن، خانههای خود را ترک، فرار یا اخراج شدند و از آن زمان تاکنون بازماندگان این واقعه در سوریه و لبنان و اردن و مصر در آوارهگی و رویای بازگشت به خانههایشان به سر میبرند.
در این میان با وجود آنکه مردم غزه قهرمانانه تاکنون در برابر حمات ددمنشانه صهیونیستها مقاومت کرده و عده زیادی حاضر به ترک خانههایشان نیستند، اما در این برهه حساس وظیفه سنگینی بر دوش دولتها و ملتهای اسلامی است که با حمایت قاطع از مقاومت مانع از اجرای برنامه شوم صهیونیستها شوند چرا که به طور حتم سران غربی و صهیونیستی در برنامه ریزی برای اقدامات آینده علاوه بر زیر نظر داشتن تحرکات محور مقاومت به رفتار کشورهای اسلامی نیز نگاه میکنند و اگر این دولتها محکم در حمایت از فلسطین بپا خیزند محور غربی- صهیونیستی نیز ناچار به تعدیل مواضع جنگطلبانه و اشغالگرانه خواهد شد.
متاسفانه تا این برهه، علی رغم حضور پرشکوه آحاد مردم امت اسلامی در اقصی نقاط جهان برای نشان دادن خوشحالی از پیروزی عملیات طوفان الاقصی و محکومیت جنایات رژیم کودککش، نهادها و سازمانهای بینالمللی عربی و اسلامی همانند اتحادیه عرب عملکرد بسیار ضعیف و کمتر از انتظاری از خود نشان داده و به هیچ وجه در حد انتظار ملت فلسطین و افکار عمومی جهان اسلام ظاهر نشده است.
در همین رابطه در کمال تعجب و تأسف روز چهارشنبه 11 اکتبر، نشست فوق العاده اتحادیه عرب به ریاست مراکش برگزار شد که مهمترین نتایج آن محکومیت دو طرف و عدم تلقی کامل محاصره به عنوان "نسل کشی" مطابق با الزامات حقوق بشر بین المللی بود. مطمئناً حکومت پادشاهی مراکش که از جمله خائنان به آرمان فلسطین و در جمع دولتهای همسو با روند عادیسازی با رژیم صهیونیستی به شمار میرود در تنظیم چنین بیانیه ننگینی نقشآفرین بوده است.
این موضع اتحادیه عرب به هیچ عنوان نه تنها بیانگر مواضع مردم عرب و مسلمانان سراسر جهان نیست بلکه حتی اجماعی در درون اتحادیه عرب نیز در مورد آن به چشم نمیخورد چنانکه در همین زمینه، سوریه و عراق و لیبی و الجزایر از این بیانیه انتقاد کرده و گفتهاند که «هر گونه فرمولبندی که بر اساس آن رفتار رژیم اشغالگر اسرائیل و مردم فلسطین تحت اشغال برابر درک شود» محکوم است.
این بیانیه با انتقاد جمهوری اسلامی ایران نیز روبه رو شد به صورتی که حسین امیرعبداللهیان در نشست خبری مشترک با فیصل المقداد وزیر خارجه سوریه درباره بیانیه اتحادیه عرب در خصوص اوضاع فلسطین، گفت: بیانیهای که توسط اتحادیه عرب صادر شد، ناامیدکننده بود.
وزیر خارجه ایران که پیشنهاد تشکیل نشست فوق العاده سران سازمان همکاریهای اسلامی در تهران را داده است خاطرنشان کرد: «مایلم با صدای بلند از دمشق این پیام را به رهبران کشورهای اسلامی و عربی و سازمانهای بینالمللی منتقل کنم که امروز مردم مظلوم و غیرنظامیان غزه نیازمند حمایتهای فوری جهانی برای لغو محاصره انسانی و توقف جنایات جنگی صهیونیستها علیه مردم غزه هستند».
با این نشست ناامید کننده از سوی اتحادیه عرب، اکنون چشم امید ملت فلسطین و آحاد مسلمانان به برگزاری نشست سران سازمان همکاری اسلامی و تصمیمات قاطع آن دوخته شده است. کشورهای اسلامی به هیچ عنوان از نظر بنیه نظامی چیزی کم از ابرقدرتهای بین المللی ندارند چه برسد به رژیم کودک کشی که از مقابله با گروههای مقاومت در غزه مستأصل شده است.
در حالی که صهیونیستها به نیروی هوایی برتر خود مینازند و آمریکا نیز با فرستادن یک ناو هواپیمابر میخواهد نشان دهد تمام قد در پشت تحرکات رژیم ایستاده است اما اینها در برابر طوفان اتحاد کشورهای اسلامی برای برچیدن خانه عنکبوت نسیمی بیش نیست و اگر کشورهای اسلامی هر کدام بخش کوچکی از قوای نظامی از جمله هواپیماهای جنگی و نیروهای زمینی و موشک و پهبادها و تانک و ... خود را به مقابله با جنگ طلبی صهیونیستها با محوریت کشورهای همسایه سرزمینهای اشغالی یعنی مصر و اردن و سوریه و لبنان اختصاص دهند سران تل آویو و کاخ سفید بلافاصله پرچم تسلیم بالا خواهند برد. حتی اگر صهیونیستها تهدید سلاح اتمی دارند در جمع کشورهای اسلامی نیز پاکستان قدرتی هستهای محسوب میشود.
در حال حاضر مردم غزه به بیانیه و صرف اعلام همدردی نیازی ندارند زیرا با چنین رفتاری در صحنه جنایت صهونیستها تغییری ایجاد نمی شود آنچه که می تواند صحنه را تغییر دهد و از ِآلام این ملت ستمدیده تا حدودی بکاهد نشان دادن مشت آهنین به سران رژیم صیونیستی و کشیدن دندانهای این گرگ درنده است که تنها از طریق تشکیل اطاق عملیات کشورهای اسلامی میسر است , و سران کشورهای اسلامی بدانند که رژیم صهیونیستی و حامیان آنها در موقعیتی نیستند که بتوانند در برار چنین اراده ای بایستند زیرا بسیاری از بخشهای مهم زندگی آنها در گروی رابطه مثبت و روی خوش کشورهای اسلامی است , در حال حاضر نجات ملت فلسطین از چنگال خونین گرگ صهیونیست بر هر کاری اولویت دارد .
ارسال نظرات